نوشته شده توسط : فرشيد آزاده

 

مديريت پيش فعال
 
 
پيش‌فعالان هر قدر هم دربارة خوبي گذشته و حال بيانديشند، همواره بر اين باورند كه آينده بهتر خواهد بود (شكل3-3). آنها براي رسيدن به آينده طاقت كمي
 
دارند و لذا تمام تلاش خود را مصروف شتاب دادن حركت به سمت آينده مي‌كنند.
 
شايد مثال زير بتواند تفاوت ميان واكنش‌گراها، غير‌فعال‌ها و پيش‌فعال‌ها را به نمايش گذارد. شخصي را در نظر بگيريد كه براي شنا به كنار اقيانوس مي‌رود
 
ولي غفلتاً موج بزرگي او را از ساحل دور مي‌كند. اگر او واكنش‌گرا باشد، سعي مي‌كند بسوي ساحل بازگشته و در خلاف جهت جذر شنا كند. اگر غير‌فعال
 
باشد، از موقعيت حاصله راضي بوده و سعي مي‌كند به نحوي خود را حتي با وجود موج مخالف ساكن نگه دارد، و اگر پيش‌‌‌فعال باشد، از اينكه موج او را
 
به سمتي بكشاند راضي بوده و سعي مي‌كند خود را به لبه موج رسانده و با آن به جايي برود كه قبلاً كسي نرفته است. بنابراين بعد از رسيدن به ساحل حتي
 
سعي مي‌كند از متأخرين، عوارض ورود به ساحل هم بگيرد! تغيير و تحولات موقعيت‌هايي هستند كه مدير پيش‌فعال سعي در بهره‌برداري از آنها را دارد.

 



:: موضوعات مرتبط: مقالات و كتاب مديريت , ,
:: برچسب‌ها: كتاب خلق مجدد سازمان - فصل سوم- قسمت 3 , مديريت پيش فعال , مديريت محاوره‌اي (اندركنشي) , فرآيند طرح‌ريزي اندركنشي , مشخصه‌هاي عملياتي برنامه‌ريزي اندركنشي ,
:: بازدید از این مطلب : 732
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 شهريور 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد آزاده

مديريت غيرفعال
     برخلاف مديران واكنشي، مديران غيرفعال از وضع فعلي امور راضي هستند؛ گرچه ممكن است اوضاع عالي نباشد ولي «به اندازه كافي» خوب است.  بنابراين كاري به كار آن ندارند و اوضاع را به

سير طبيعي خود مي‌سپارند» و‌ « سعي در اصلاح كارها ندارند». هدف اين مديران جلوگيري از وقوع تغييرات است.


شكل2-3

پدر ايده‌ي غيرفعال، فيلسوف آلماني لايب نيتز  است. وي معتقد بود از آنجا كه خداوند طبق تعريف كامل است، دنياي خلق شده توسط وي نيز نمي‌تواند چيزي جز تكامل محض باشد و نظر خود را

نسبت به اين عقيده در رمان مشهورش، كانديد (احمق) بيان داشت. امروزه عده كمي عقيده دارند دنيا كامل محض است ولي بسياري بر اين باورند كه دنيا به اندازه‌اي خوب هست كه نيازي به تغيير

نداشته باشد.
 



:: موضوعات مرتبط: مقالات و كتاب مديريت , ,
:: برچسب‌ها: كتاب خلق مجدد سازمان , كتاب خلق مجدد سازمان فصل3 , مديريت غيرفعال ,
:: بازدید از این مطلب : 858
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 شهريور 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد آزاده

 

فصل سوّم
 
انواع مديريت


مقدمه
بخش عمده‌اي از آنچه را كه مديريت مي‌خوانيم عبارت است از دشوار كردن انجام كارها توسط افراد.
                                                             پيتردروكر[1]
 
 
هيچ دو مديري را نمي‌‌توان يافت كه كاملاً همسان يا كاملاً متفاوت باشند. اما انواع تفاوت‌هاي ميان آنها حد و مرزي ندارد. تنها راه مناسب براي بر‌خورد مؤثر با اين پديده، طبقه‌بندي است.
 
خوشبختانه انواع سنتي مديريت را مي‌توان مانند رنگ‌ها در تعداد كمّي گروه‌هاي مختلف جاي داد. گر چه تعداد رنگ‌هاي موجود نامحدود است، ولي همگي از سه رنگ پايه نشأت مي‌گيرند.
 
انواع مختلف مديريت سنتي نيز از سه نوع پايه‌اي ناشي مي‌شوند. مانند رنگها، انواع اصلي مديريت كمتر به تنهايي ديده مي‌شوند، ولي تشخيص نوع (انواع) پايه در ميان تركيبات كار دشواري
 
نيست. گرچه معمولاً يك نوع از انواع اصلي بر ديگران غالب است ولي معمولاً هر سه گونه پايه مديريت را مي‌توان تا حدي در اغلب سازمانها مشاهده كرد. علاوه بر آن، خود مديران نيز تحت
 
شرايط مختلف، وجوه متفاوتي از مديريت را نشان مي‌دهند.
 
سه گونه اصلي مديريت در چگونگي تلقي خود از زمان و تغييرات با يكديگر تفاوت دارند. امروزه زمان، متغير عمده‌اي محسوب مي‌شود چرا كه مي‌توان آن را به سه فصل مجزا ومشابه گذشته،
 
حال و آينده تفكيك كرد. عقايد از اين نيز ساده‌تر هستند، چرا كه يا مثبت (+) يا منفي (- ) هستند. طرز تلقي نسبت به زمان، طرز تلقي نسبت به تغييرات را نيز معين مي‌سازد. اين امر در
 
جدول 1-3 نمايش داده شده است.
 
 
جدول 1-3 انواع اصلي مديريت سنتي
 
عقيده نسبت به
 
گذشته
حال
آينده
تغيير
واكنشي
+
-
-
بي اثر
غيرفعال
-
+
+
بازدارنده
آينده نگر
-
-
-
تسريع كننده
 
                         
مديريت واكنشي
 
همانطور كه از جدول 1-3 مشاهده مي‌شود، مديريت واكنشي، نسبت به چگونگي فعلي قضايا و طرز حركت آنها در آينده ناخر‌سند است. آنان به وضعيت پيشين بيشتر علاقه‌مند هستند. بدين
 
لحاظ، آنها وضعيت گذشته را به عنوان هدف بر‌گزيده و با مسائل و طرحها طوري برخورد مي‌كنند كه آنها را به وضع سابق درآورند. (شكل1-3)
 
شيوه واكنشي برخورد با مسائل نخست در پي تشخيص علت يا منشاء مسأله است و سپس مي‌كوشد تا آن را حذف كند يا بر آن سرپوش گذارد. در صورت توفيق، اين امر باعث حذف تغييرات
 
عامل مسأله شده و سيستم نخست مديريت را به حالت قبل از بروز مسأله باز مي‌گرداند. اين فرآيند بيشتر شبيه حل‌وفصل مسأله است و ذاتاً ماهيتي باليني دارد، بدين معني كه توجه زيادي
 
به مسائلي كه در گذشته رخ داده و مشابه مسأله جاري مي‌باشد، دارد. شيوه تفكر در اين قالب، اغلب آزمونگرايانه، كيفي و بر اساس حس و شهود است.
 
به عنوان مثال، هنگامي كه ايالات متحده در اوايل قرن گذشته برنامه مبارزه با سوء استفاده از الكل را ارايه كرد، در واقع الكل را عامل مسأله دانسته و توليد و فروش آن را غيرقانوني اعلام
 
كرده ‌بود. اما اين طرح مؤثر واقع نشد. ممنوعيت، باعث عدم دسترسي به الكل نشد، چرا كه اين امر به توليد غير قانوني الكل دامن زد كه دوباره نوشيدني‌هاي الكلي را در دسترس مردم قرار
 
مي‌داد و به نوعي جرم سازمان‌يافته تبديل شد كه از جنبه‌هاي اجتماعي، ابعادي بزرگتر از مسأله سوءاستفاده از الكل را يافته بود. معذلك از برخي جنبه‌ها نظير درمان بيماريها، اين شيوه مؤثر
 
واقع مي‌گردد. هدف تشخيص پزشكي، سعي در يافتن علت بيماري و تلاش در جهت برطرف‌ساختن آن است، اما حتي در اين جا نيز بعيد به نظر نمي‌رسد كه درمان خود منجر به بروز بيماري يا
 
نقصي بزرگتر از بيماري اوليه گردد.


[1] -Peter Drucker

 

 



:: موضوعات مرتبط: مقالات و كتاب مديريت , ,
:: برچسب‌ها: كتاب خلق مجدد سازمان - فصل سوم- قسمت 1 , انواع مديريت , انواع اصلي مديريت سنتي , مديريت واكنشي , ,
:: بازدید از این مطلب : 775
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 شهريور 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد آزاده

سازمان سيستمي - اجتماعي

در فصول 9،10و11 من طرح‌هاي سازماني را ارايه مي‌كنم كه بر مدل سيستمي -اجتماعي بنا نهاده شده‌اند. آنها ويژگيهايي به شرح زير دارند كه با هيچ يك

از ديگر انواع مدلها سازگار نيست:

1- مدل سيستمي - اجتماعي بيانگر سازماني دموكراتيك است كه در آن هر يك از افراد متأثر از رفتار سازمان مي‌توانند در رفتار سازمانها به ايفاي نقش بپردازد و

در آن، هر كس كه بر ديگران تسلط داشته باشد، خود نيز تحت سلطه جمع قرار مي‌گيرد و لذا هيچ سلطه مطلقي وجود ندارد. (فصل 9)

2- يك بازار اقتصادي دروني دارد كه در آن، هر يك از اجزا سازمان مي‌تواند خدمات و كالاهاي مورد نياز خود را از هر منبع داخلي يا خارجي دلخواه تأمين كند

و مي‌تواند توليدات خود را به هر خريداري كه مايل است بفروشد. هر دو سوي اين تصميم يعني خريد يا

فروش، مي‌تواند توسط افراد سطوح بالاتر معلق شود اما درعين حال مسئوليت كاهش يا از دست دادن درآمد يا افزايش هزينه‌هاي جزء تحت تأثير اين تصميم نيز بر

عهده همين افراد سطح بالاتر مي‌باشد. ( فصل10)

3- داراي ساختار سازمان چند بعدي است، كه در آن سه واحد متفاوت مشاهده مي‌شود

الف) عملكرد آنها (واحدهايي كه خروجي آنها عمدتاً به مصرف داخلي مي‌رسد) ،

ب) خروجي آنها (محصولات يا خدماتي كه عمدتاً به مصرف خارجي مي‌رسند)

ج)كاربران آنها (بازارها، بسته به نوع و مكان مشتريان).

اين نوع سازمانها از تجديد ساختار مداوم بي‌نيازند و تجديد ساختار جاي خود را به تجديد اختصاص منابع مي‌دهد(فصل11).

تعيين نزديك‌ترين تقريب قابل دسترسي مي‌باشد. اين نوع برنامه‌ريزي در ادامه شامل انتخاب ابزاري خواهد بود كه رسيدن بدان تقريب را ممكن مي‌سازد.

پيش‌بيني منابع مورد نياز براي تعيين هدف و تعيين كالاهاي مورد نياز تا تحقق هدف و اينكه در چه زمان و توسط چه افرادي بايد برداشته شود و سرانجام

نظارت و كنترل بر پياده‌سازي و تاثير آن برطرح.(فصول4تا8)

4- شامل يك سيستم پشتيباني از تصميمات است كه به طرق زير به يادگيري و پذيرش كمك مي‌كند: الف) ثبت توقعات مترتب بر هر تصميم و ميزان اهميت آن

ب)فرضيات و اطلاعاتي كه بر پايه آن عمل مي‌شود

 ج) فرآيندي كه توسط آن، به اين تصميم نايل آمده‌ايم و اينكه توسط چه كسي اين كار انجام شده‌است. در ادامه، مراحل پايه‌سازي و فرضيات بنيادي و تأثيرات هر

تصميم تحت نظارت قرار مي‌گيرد؛ در جايي كه فرضيات نادرست بوده يا توقعات برآورده نمي‌شوند، به

اصلاح آنها مي‌پردازد و هر آنچه را كه در طي اين فرآيند آميخته است، در محلي ذخيره مي‌كند. سرانجام به نظارت دايمي بر محيط مي‌پردازد تا تغييرات ايجاد شده

يا درحال ايجاد را تشخيص داده و در صورت نياز سازمان را به منظور اقدام مناسب مطلع سازد. (فصل 8)

هر يك از اين تغييرات حتي اگر در بخشي صورت پذيرد، مي‌تواند عملكرد سازماني را بطور قابل ملاحظه‌اي بهبود بخشد. اما در صورتي كه همگي با هم تغيير

كنند، اثر حاصله چنان بزرگ است كه از مجموع اثر تك تك موارد بسيار بيشترخواهد بود.

 



:: موضوعات مرتبط: مقالات و كتاب مديريت , ,
:: برچسب‌ها: كتاب خلق مجدد سازمان - فصل دوم- قسمت 5 , سازمان سيستمي - اجتماعي , عملكرد اجتماعي يك سيستم اجتماعي , ,
:: بازدید از این مطلب : 874
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 شهريور 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد آزاده

مدلهاي انيميتد سازمانها

در طي سالهاي مياني دو جنگ جهاني تحولاتي رخ داد. كه مدلسازي قطعي را براي سيستم‌هاي اجتماعي، خصوصاً شركت‌ها، بيش از پيش ناكارآمد كرد. سازمانهاي دولتي و خصوصي در پاسخ به نياز به افزايش تنوع و حجم محصولات و خدمات، رشد زيادي يافته بودند.

تحولات فن‌آوري نيازمند كارگراني با مهارتهاي افزون‌تر بود؛ با افزايش سطح آگاهي و سواد كارگران، ملاحظات تشكلها و دولت نيز بيشتر شد. خطر بي‌ثباتي مالي ناشي از بيكاري با به وجود آمدن تأمين اجتماعي تقليل يافت. سرانجام، با عمومي شدن سازمانها به منظور

جلب سرمايه لازم براي توسعه و بهبود فن‌آوري، مديريت و مالكيت نيز از هم جدا شدند. كمپاني‌هاي خصوصي تبديل به شركت (كورپورشين كه از لغت يوناني كورپس به معناي بدن يا بدنه ناشي شده است) شدند، كه درآنها سهامداران نقش مالكين را ايفا مي‌كردند و

سر‌پرست اجرايي نيز نقش «رئيس» يا مدير را بر عهده داشت. به دليل اين تحولات، مدلهاي انيميتد بيش از پيش براي پرداختن به اينگونه سيستم‌هاي اجتماعي، نظير شركتها، به كار برده ‌شدند.

درك اسلون از يك شركت، اساساً  انيميتد و به مانند يك نهاد بيولوژيكي با تفكر واحد بود. اين طرز تفكر راه نسبتاً مناسبي براي مديريت رشد و افزايش تنوع محصولات شركت فراهم مي‌كرد. در اين مدل ضمني، شركت‌ها نيز مانند بدن انسانها به اجزاي متمايزي تفكيك

مي‌شدند: (1)  مديريت يا مغز (2) بخش عامل  (فعال) يا بدن.

بخش فعال بدون هيچگونه حق انتخاب و حتي هشياري  تلقي مي‌شد. عملكرد اين بخش محدود به واكنش‌نشان‌دادن به دستورالعملهاي صادره از سوي مديريت (يا همان مغز) يا وقايع محيط اطرافش بود. به طور ايده‌آل، بخش فعال ماشيني است كه براي انجام دقيق مجموعه

دستورالعملهاي تعريف شده توسط مديريت برنامه‌ريزي شده است. سازمان‌هاي نظامي، نهادهاي دولتي و شركت هاي ديكتاتورمآب با دقت زيادي مثل يك ماشين عمل مي‌كردند.

 



:: موضوعات مرتبط: مقالات و كتاب مديريت , ,
:: برچسب‌ها: كتاب خلق مجدد سازمان - فصل دوم- قسمت 4 , مدلهاي انيميتد سازمانها , مدلهاي سيستمي - اجتماعي سازمانها , ,
:: بازدید از این مطلب : 620
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 شهريور 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد آزاده

سيستم‌هاي اكولوژيكي

سيستم‌هاي اكولوژيكي كه طبيعت مثالي از آن است، خود شامل سيستم‌هاي متعامل مكانيكي، ارگانيسمي و اجتماعي هستند، اما برخلاف سيستم‌هاي اجتماعي، اهدافي براي خود ندارند. اما درعين‌حال، آنها در خدمت اهداف ارگانيسمها و سيستم‌هاي اجتماعي درون خود

هستند و ورودي‌هاي اصلي لازم براي بقاي سيستم‌هاي بيولوژيكي غيرانيميتد داخل خود، نظير گياهان را فراهم مي‌كنند. اين خدمات و اين حمايت را مي‌توان عملكرد آنها در نظر گرفت.

سيستم اكولوژيكي، توسط برخي از رفتارهاي سيستم‌هاي اجتماعي و ارگانيسمي درون خود متأثر مي‌شود، اما اين اثرات به مانند رفتار و ويژگي‌هاي مكانيكي، معين است. به‌عنوان‌مثال استفادة هدفمند از فلوروكربن تأثيري مشخص بر لايه ازون مي‌گذارد كه از نوع

گزينش و انتخاب نيست. همانند سيستم‌هاي انيميتد و اجتماعي، سيستم‌هاي اكولوژيكي نيز حيات دارند، چرا‌كه آنها نيز Autopoies ها را به معرض نمايش مي‌گذارند.

گرچه عملكرد يك سيستم اكولوژيكي ارائه خدمات به اجزاي آن است، اغلب مردم قائل به وجود انجمني هستند كه سيستم اكولوژيكي عالم در خدمت اهداف آن است و نيز چنين فرض مي‌شود كه همين انجمن اين سيستم را خلق كرده  لذا مالك آن است.

همواره بايد در ذهن داشت كه مدل‌هاي اجتماعي ـ سيستمي، انيميتد، قطعي و اكولوژيكي در واقع كلاس‌هايي از مدلها هستند كه انواع متعددي را درون خود، جاي مي‌دهند، اما بيشتر اين گونه‌ها از دستكاري متغيرهاي غيراساسي ناشي مي‌شوند.

 

عدم تطابق مدلها و سيستم‌هاي اجتماعي

مي‌توان بخشي از يك سيستم اجتماعي نظير تجهيزات توليدي يك شركت را به صورت يك مكانيسم در نظر گرفته و آن را مدلسازي كرد و بدين‌ترتيب مي‌توان عملكرد آن را بهبود بخشيد. اما اين كار مي‌تواند عملكرد كل سيستم را دچار نقصان و تقليل نمايد.

بخاطر بياوريد كه هر يك از بخش‌هاي اساسي يك سيستم مي‌تواند بر عملكرد سيستم تأثير بگذارد ولي نمي‌تواند اين كار را مستقل از ديگر اجزاي اساسي به انجام برساند. به اين سبب هنگام تغيير عملكرد هر يك از اجزاي سيستم، تأثير آن بر كل مجموعه بايستي در نظر

گرفته شود. برخي از ويژگي‌هاي (غير اساسي) اجزاي اصلي سيستم را مي‌توان بدون تأثير گذاردن بر عملكرد كل سيستم تغيير داد: رنگ تودوزي يك اتومبيل تأثيري بر عملكرد آن ندارد لذا مي‌توان آن را بدون تأثير گذاردن بر عملكرد كل اتومبيل تغيير داد. كارگران،

اجزاي اصلي يك شركت يا كارخانه به‌شمارمي‌آيند ولي نوع و رنگ البسه آنها چندان اهميتي ندارد.

ميزان كارآيي هر مدلي كه براي توصيف و درك رفتار يك سيستم مشخص بكار برده مي‌شود، در نهايت به ميزان دقت آن مدل در بيان سيستم برمي‌گردد. معذلك، حالاتي وجود داشته و دارند كه با اعمال مدل‌هاي قطعي يا انيميتد به سيستم‌هاي اجتماعي نتايج مفيدي به

همراه داشته‌اند، اما اين حالات نوعاً عمر كوتاهي دارند. در درازمدت، اينگونه ناهماهنگي‌ها نتايج مطلوبي به‌بار‌نخواهند‌آورد، چرا كه جنبه‌هاي مهمي از سيستم‌هاي اجتماعي در اينگونه مدل‌هاي ساده شده از دست مي‌روند. به‌عنوان‌مثال در سيستم جبران قيمت محصولات

كشاورزان مكزيكي همين ناهماهنگي مشاهده مي‌شود.

 

 



:: موضوعات مرتبط: مقالات و كتاب مديريت , ,
:: برچسب‌ها: كتاب خلق مجدد سازمان - فصل دوم- قسمت 3 , سيستم‌هاي اكولوژيكي , عدم تطابق مدلها و سيستم‌هاي اجتماعي , مدل‌هاي قطعي سازمانها , ,
:: بازدید از این مطلب : 876
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 شهريور 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد آزاده

سيستم‌هاي انيميتد

سيستم‌هاي انيميتد اهدافي براي خود دارند، اما اجزاي آنها چنين نيستند. آشناترين مثال‌ اين نوع سيستمها حيوانات و آدمي هستند. تمامي سيستم‌هاي انيميتد از نوع ارگانيسمها، يعني موجودات زنده هستند، اما تمام ارگانيسمها سيستم انيميتد نيستند. زندگي را امروزه در قالب

auto poiesis تعريف مي‌كنند، به اين معني كه كل مجموعه اجزاء حفظ و نگهداري مي‌شود، اما درعين‌حال اجزا آن به صورت جداگانه مداوماً در حال تجديد ساختار، ايجاد و زوال و توليد و مصرف شدن هستند. (زلني[1]، 1985). سيستم‌هاي زنده، خود

سازنده و خودكفا هستند. از اين تعريف چنين برمي‌آيد كه سيستم‌هاي اجتماعي و اكولوژيكي نيز سيستم‌هاي زنده هستند.

گياهان داراي هدف نيستند، اما مانند تمام موجودات زنده حيات آنها هدف يا مقصدشان مي‌باشد. گياهان در برابر شرايط متغير بيروني طوري عكس‌العمل نشان مي‌دهند كه ادامه حياتشان را ممكن سازند، اما عكس‌العمل‌هاي آنها معين هستند و از سر انتخاب واقع نمي‌شوند.

در مقابل، انسانها دست به گزينش‌ها و انتخاب‌هايي مي‌زنند كه نتيجه مطلوب آن حفظ حيات است.

در حالت كلي براي حيوانات، حفظ حيات اگر مهمترين هدف نباشد، دست‌كم يكي از مهمترين اهداف است. آنها درواقع ارگانيسم‌هاي هدفمندي هستند كه اجزايشان (يا همان اندام‌ها) داراي عملكردهايي هستند اما هدف خاصي ندارند. رفتار بخشي از يك ارگانيسم توسط

ساختار آن و حالت و فعاليت ارگانيسم معين مي‌شود. قلب، ريه‌ها، مغز و ديگر اجزاي يك حيوان اهدافي براي خود ندارند، اما عملكرد آنها براي حفظ حيات و تعقيب اهداف كل مجموعه لازم و ضروري است.



[1] - Zeleny

 



:: موضوعات مرتبط: مقالات و كتاب مديريت , ,
:: برچسب‌ها: كتاب خلق مجدد سازمان - فصل دوم , سيستم‌هاي انيميتد , سيستم‌هاي اجتماعي ,
:: بازدید از این مطلب : 766
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 شهريور 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد آزاده

 فصل دوّم

 انواع سيستمها ومدلها

 

 

مقدمه

 

پيشرفت اجتماعي، رفاه افراد را به تدريج به مشغوليت آنها تبديل كرده است.

                                                                                                           هنري‌جرج1

 

 

سيستم‌ها را هرطور كه درنظربگيريم، راه‌هاي گوناگوني براي طبقه‌بندي آنها موجود است، نظير طبقه‌بندي بر اساس ابعاد، حيطه علمي (فيزيك، شيمي، زيست شناسي، روانشناسي و ...)، بر‌اساس موقعيت مكاني و بر‌اساس عملكرد.

انتخاب شيوه طبقه‌بندي به نحوة استفاده مورد نظر از آن بستگي دارد. براي مقاصدي كه من در پي آن هستم، يعني بررسي نتايج سيستم‌هاي نامنطبق و روش تفكر دربارة آن، متغير اصلي طبقه‌بندي، هدف خواهد بود و هدف تنها جايي معنا مي‌يابد كه گزينش وجود داشته

باشد و گزينش يا در مورد ابزار است يا در مورد نتايج.

يك هويت هنگامي هدفمند است كه بتواند ابزارو مقاصد را در دو يا چند محيط انتخاب كند.



[1] - Henry George

 

 



:: موضوعات مرتبط: مقالات و كتاب مديريت , ,
:: برچسب‌ها: كتاب خلق مجدد سازمان - فصل دوم- قسمت 1 ,
:: بازدید از این مطلب : 1013
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 شهريور 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد آزاده

 پيش‌گفتار

آموخته‌هاي من، چه نظري و چه عملي، عمدتاً از بحث و تبادل‌نظر با سه تن از برجسته‌ترين معلمانم، ادگار‌سينگر1]، توماس‌آ.كُوان[2] و وست‌چرچمن[3] ناشي مي‌شود. من در ابتدا به عنوان يك معمار تحت تعليم قرار گرفتم. هيچ‌كس معماري را در كلاسها و آزمايشگاه‌ها بدان اندازه درك نمي‌كند كه در عمل و از تجربه و آزمودن تأثيرات آن بر ديگران مي‌آموزد. فعاليت من در زمينه سيستمها، سازمانها و مديريت نيز تفاوت چنداني با آن ندارد. مطالعات من در تحصيلات عاليه درباره فلسفه علم بود. من نخستين جايگاه حرفه‌اي خودم را در بخش فلسفه دانشگاه “واين”[4] در ديترويت[5]  از دست دادم، از آنجا كه قصد راه‌اندازي مركزي را براي فلسفه كاربردي داشتم به خود جسارت برگزاري كنفرانسي در زمينه فلسفه و برنامه‌ريزي شهري دادم. در اين كنفرانس، مي‌خواستم ميان اين دو گونه تجربه و عملكرد پيوندي بوجود آورم.

زماني كه انتخاب دانشگاهي خود را از فلسفه به تحقيق در عمليات تغيير دادم، مجال آن را يافتم كه شيوه تفكري را كه در فلسفه آموخته بودم با روش طراحي كه در معماري بدان دست يافته بودم، با يكديگر بياميزم وبدان عمل كنم. گرايش من از تحقيق در عمليات به سمت سيستمها، نتيجه تغيير و تحول زمان و تقاضاهاي متفاوتي بود كه در عمل حاصل شده بود.

بخش بزرگي از آنچه را كه در عمل آموخته بودم در كتاب قبلي خود،  ايجاد سازمان‌هاي آينده (وايلي[6]، 1981 ) آورده‌ام. متعاقب آن دركتاب  شركت دموكراتيك (آكسفورد[7]، 1994) برخي بخش‌هاي آن را بسط و گسترش دادم. من اكثر تفكرات تازه خود درباره موضوعات مورد بحث در اين كتابها را در تعدادي از مقالاتم كه در مجلات كثيرالانتشار به چاپ رسيده‌اند، درج كرده‌ام. به نظرم رسيد كه زمان آن فرارسيده است كه همه اين نظرات را در يكجا گرد‌آوري كنم كه حاصل آن را ‌پيش‌رو ‌داريد.

اين كتاب مجموعه‌اي از انتشارات گذشته نيست، بلكه ارائه تازه‌اي از نظراتي است كه در تعدادي مقاله و كتاب مطرح شده‌اند. در اينجا برخي از نظرات را به‌روز كرده‌ام، بقيه را بسط داده‌ام و همه را بصورتي كه اميدوارم سيستمي منظم از نظرات باشد، يكپارچه كرده‌ام.

 

اميدوارم خواننده  همان لذتي را كه من در تنظيم كتاب بردم در حين خواندن ببرد.

در انجام كار پت براندت[8]، كه در تمام كارهايم مرا ياري مي‌كند و دخترش تينا‌فلربام[9] در پويايي و تحقق كار كمك بسيار شاياني به من كردند.

   راسل.ال .آكوف[10]

 فيلادلفيا

اكتبر 1998



1- Edgar A.Singer

2 - Thomas A.Cowan

3 - West Churchman

4 - Wayne

5 - Detroit

6 - Wiley

7 - Oxford

8 - Pat brandt

9 - Tina Fellerbaum

10 - Russell .L. Ackoff

 



:: موضوعات مرتبط: مقالات و كتاب مديريت , ,
:: برچسب‌ها: ماهيّت سيستم , فصل اول كتاب ماهيّت سيستم , ,
:: بازدید از این مطلب : 480
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 18 مرداد 1394 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد